کارگران 5 سال دیگر در چه شرایطی کار خواهند کرد؟
به گزارش مجله ویراپارس، محمد مهدی حاتمی؛ گفتنِ اینکه دنیا امروز با دنیا دیروز از هر نظر فرق می نماید، حرف تازه ای ندارد. با این همه، تماشا تفاوت های دنیا دیروز و دنیا امروز، می تواند مسیری را که پیموده ایم برای مان روشن تر کند.
به گزارش خبرنگاران، یکی از مهم ترین تغییراتی که از سر گذرانده ایم هم به تغییرات در مفهوم کار کردن بر می گردد. بازار کار در عرصه جهانی در حال عبور از گردنه تغییراتی است که وارد زندگی های روزمره ما هم شده اند و صد البته، همه گیری کرونا هم در آن ها بی تاثیر نبوده است. اما مهم ترینِ این تغییرات، چه مواردی را شامل می گردد؟
کار دیگر مساوی با هویت نیست
بسیاری از بازنشسته های امروزی (چه در ایران و چه در کشور های دیگر)، تمام مدت عمرِ کاری شان را در یک موقعیت شغلی سپری نموده اند و بعد بازنشسته شده اند.
تا همین چند سال پیش، بسیاری از کارمندان یا حتی کسانی که خویش فرما بودند، کمابیش بین 30 تا 40 سال کار می کردند و بعد بازنشسته می شدند و وقتی از آن ها می پرسیدی کارشان چه بوده، شغل شان بخشی از هویت شان بود.
مثلا، تصویری که از یک فرد نظامی در فکر شکل می گرفت، احتمالا فردی بود که صبح ها زود از خواب بیدار می گردد؛ بدن ورزیده ای دارد و شاید حتی بداخلاق است. اما خواننده می تواند نظامی های امروزی را (در خانواده و در حلقه دوستان) با این ویژگی ها مقایسه کند و ببیند که مقدار تطابق ویژگی های آن ها با این کلیشه های فکری چقدر کاهش پیدا نموده است.
خداحافظی با عصر فوردیسم و چارلی چاپلین!
به گزارش خبرنگاران، حالا، اما شرایط فرق نموده و نه فقط ثبات شغلی از بین رفته، که شاید دیگر نتوان کار افراد را با هویت آن ها یکی فرض کرد.
از منظر تاریخی، این شکل از اشتغال، با مفهوم فوردیسم (Fordism) گره خورده است: کار در کارخانه های بزرگی که سری کاری می نمایند و محصولی یک شکل را به صورت انبوه روانه بازار می نمایند، آن هم کاری که همواره یک شکل است. (چارلی چاپلین در فیلم عصر نو نماد خوبی از کارگران آن دوره است.)
دوره پسا-فوردیسم (Post-Fordism)، اما ویژگی های دیگری دارد که مختص اشتغال در زمانه ما است: وظایف شغلی حالا تخصصی تر شده اند؛ نقش فناوری اطلاعات در فرآیند فراوری قوت گرفته و حتی کارخانه های بسیار بزرگ، به کارگاه های کوچک و حتی کسب و کار های خانگی بدل شده اند. (فیسبوک و آمازون به ترتیب از دلِ یک خوابگاه دانشجویی و یک زیرپله بیرون آمدند.)
بعضی معتقدند که ما اکنون جایی ورایِ دوره پسا-فوردیسم قرار داریم، اما هر چه باشد، نشانه های تغییر واضح هستند: حالا بسیاری از افراد هر چند سال یک بار (یا هر چند ماه یک بار) شغل شان را عوض می نمایند؛ قرارداد های شغلی مادام العمر دیگر کمتر پیدا می شوند؛ بسیاری افراد حتی توانایی های شغلیِ متعدد می آموزند و دیگر خبری از کارگری که صبح تا شب پیچ ها را سفت می نماید (مانند چارلی چاپلین) به چشم نمی خورد.
جایگاه مدیریت ارزانیِ خودتان!
اما همین تغییرات ساده (گذر از عصر فوردیسم به عصر پسافوردیسم یا حتی پس از آن)، اما به نوبه خود تغییرات دیگری را هم در محیط های کاری کلید زده است.
از این میان، یکی هم این است که اکنون عده کمتری از کارگران یا کارمندان (یا به عبارت ساده، حقوق بگیران) تمایل دارند که از نردبان شغلی بالا بروند و به جای آن، راحتی و آسایشِ شغلی و تعادل میان کار و زندگی را ترجیح می دهند. در واقع، ظاهرا راحت طلبی جایِ جاه طلبی را گرفته است.
آنالیز مشترک دو موسسه Atlassian و PwC نشان می دهد که بخش عمده کارگران ترجیح می دهند به جای پیشرفت در شغل شان، راحت تر زندگی نمایند و به عبارت ساده، زندگی را فدای کار ننمایند. یکی از وجوهِ این راحت طلبی هم افزایش تقاضا برای دورکاری است که البته از نتایج همه گیری کرونا هم بوده است.
بر اساس پژوهشی که این دو موسسه در سال 2021 میلادی انجام داده اند، حدود 50 درصد از کارگران استرالیایی قصد داشتند شغل شان را تغییر بدهند تا در شغل نو، امکان دورکاری به آن ها داده گردد. حدود 60 درصد هم اعلام نموده بودند که نیازی به ترفیع شغلی ندارند و به جای آن سلامت فکری برای شان اهمیت دارد.
کارِ کمتر در محیط کاریِ زنانه تر
از آن سو، پژوهشی تازه منتشر شده نشان می دهد که میل و علاقه آلمانی ها به کار روز به روز کم تر می گردد: آن ها ترجیح می دهند زمان کمتری کار نمایند، حتی اگر عایدی کم تری کسب نمایند.
بر این اساس، در پژوهشی که بنیاد آلمانی تحقیقات مالی به سفارش روزنامه فرانکفورتر الگماینه انجام داده، هم مردان و هم زنان آلمانی مایل به کار کمتری هستند.
نتیجه این پژوهش نشان می دهد که مردان آلمانی ترجیح می دهند حداکثر 36 ساعت در هفته کار نمایند و پایین آمدن عایدی هم برای شان مهم نیست. آن ها در سال 2007 میلادی به 39 ساعت کار در هفته تمایل داشتند.
زنان آلمانی هم ترجیح حداکثر 29 و نیم ساعت در هفته کار نمایند، در حالی که در 2011 میلادی برای 31 ساعت کار آمادگی داشتند.
همین پژوهش نشان می دهد که از تفاوت رغبت به کار در میان زنان و مردان آلمانی نیز کاسته شده است: در سال 2000 میلادی زنان مایل بودند 9 ساعت کمتر از مردان کار نمایند، اما اکنون آن ها به 6 و نیم ساعت کارِ کمتر رغبت دارند.
در واقع، شاید بگردد یک نتیجه جانبی هم از این داده ها گرفت: در پی زنانه تر شدنِ محیط کار (به علت افزایش حضور زنان در جامعه، به خصوص در کشور های غربی)، بخشی از جاه طلبی های شغلی که ممکن است به شخصیت مردانه ربط داده شوند، در محیط های کاری کمرنگ تر شده اند.
کار در منزل و با پیژامه
تغییر بعدی در شرایط کار کردن تا حدی محسوس تر است. تقاضا برای دورکاری، در پی همه گیریِ کرونا اوج گرفته، اما هر چه هست، گزارش ها در خصوص کارگرانی که بیش از همواره دورکاری (Telecommuting) را به عنوان یک مزیت شغلی در نظر می گیرند، هر روز افزایش پیدا می نماید.
به این ترتیب، به نظر می رسد که دورکاری کم کم می رود که به یک هنجار در بازار کار بدل گردد و شاید شیوع ویروس کووید-19 نه عامل اصلی این تغییر بزرگ در بازار کار، که تنها یک کاتالیزور برای این رخداد بوده باشد.
همین چندی پیش، شرکت های اپل و توئیتر اعلام کردند که دورکاری را به عنوان یک هنجار دائمی برای کارکنان شان می پذیرند و البته در ایران هم بعضی استارتاپ ها همین رویکرد را دنبال کردند.
اما این پدیده چقدر رواج پیدا خواهد نمود؟ داده های Global Workplace Analytics در سال 2017 میلادی نشان می دهد که در این سال در ایالات متحده آمریکا حدود 3.7 میلیون نفر (معادل 2.8 درصد از نیروی کار این کشور) دست کم نیمی از زمان کاری خود را در منزل سپری نموده اند.
این نسبت، اما به تدریج افزایش پیدا نموده است: نتایج تحقیقی به روزتر که دوران شیوع کرونا را هم در بر می گیرد، نشان می دهد که تا پیش از شیوع ویروس کووید-19، حدود 17 درصد از نیروی کار آمریکایی 5 روز در هفته یا بیشتر، دور کاری نموده و این در حالی است که این نسبت در طول دوران همه گیری تا 44 درصد افزایش پیدا نموده است.
بهشت دورکاران در اروپا
اما بعضی تغییرات قانونی در کشور های پیشرفته، این نوید را می دهد که دورکاری ممکن است حتی به تدریج به هنجار اصلی در زمینه اشتغال هم بدل گردد.
به عنوان نمونه، همین چندی پیش، قوانین دورکاری در پرتغال، به نفع کارگران تغییر کرد. بر اساس قوانین نو، دورکاری حالا یک حق اساسی برای کارگران است و نه حق انتخابی که ممکن است از سوی کارفرما به آن ها داده گردد.
بر اساس گزارش یورونیوز در این زمینه، قوانین نو در پرتغال می گویند کارفرما حق ندارد در خارج از ساعات کاری با کارگر تماس برقرار کند و از کارگر بخواهد که کار کند. علاوه بر این، بعضی هزینه های دورکاری، نظیر هزینه اینترنت و هزینه برق را هم کارفرما باید تقبل کند.
در واقع، کارگران می توانند این هزینه ها را به عنوان هزینه های انجام کار، به کارفرما اطلاع بدهند. کارفرما از نظر قوانین نو این حق را هم ندارد که کارگر را در حین کار پایش کند.
منبع: فرارو