همراه مشتری هایم در کنار کتاب ها پیر شدیم

به گزارش مجله ویراپارس، به گزارش خبرنگاران در خراسان رضوی، در ادامه معرفی کتابفروشی های شهرستان های استان خراسان رضوی، این بار به فریمان سفر کردیم. شهری در فاصله 75 کیلومتری مشهد و در راستا مشهد به کشور افغانستان. نام فریمان در سفرنامه های تاریخی درج شده است و همیشه به خاطر بناهایی تاریخی مانند سد تاریخی فریمان و کاروانسرای تاریخی، بافت قدیم شهر و همچنین کارخانه قند و شهرک صنعتی کاویان و آب و هوای خوبش معروف بوده است. این شهر همچنین زادگاه علامه شهید مرتضی مطهری است و هنوز هم خانه وی به شکل موزه در فریمان حفظ شده است. مطابق آمار سرشماری سال 95 جمعیت این شهر 39 هزار نفر ثبت شده است؛ این در صورتی است که بر اساس شواهد تنها 3 کتابخانه فعال در فریمان وجود دارد.

همراه مشتری هایم در کنار کتاب ها پیر شدیم

محمد نوروزی متولد 1334 بازنشسته فرهنگی و مدیر نخستین کتابفروشی شهرستان فریمان است. وی که علاقمند به خواندن کتاب های اصیل فارسی بوده، 45 سال پیش تصمیم می گیرد تا در کنار تدریس در مدرسه اقدامی فرهنگی نیز انجام دهد. با توجه به اینکه آن موقع دسترسی به اینترنت و فضای مجازی برای خرید کتاب وجود نداشته است، افراد علاقمند به مطالعه در شهرستان برای خرید کتاب باید راهی مشهد و یا شهرستان های دیگر می شدند؛ همین موضوع باعث می گردد تا نوروزی ایده تاسیس کتابفروشی با عنوان توحید به ذهنش خطور کند.

زندگی اش با کتاب ها عجین شده است. این موضوع را نه تنها از محاسن سفیدش بلکه از لحن بیان او که با چه ذوق و شوقی از کتابفروشی و مخاطبانش یاد می نماید، می توان فهمید. نوروزی در گفت وگو با خبرنگار ایبنا می گوید: زمان راه اندازی کتابفروشی بیشتر کتاب های نویسنده های مطرح و شناخته شده مانند استاد مطهری، جلال آل احمد، سیمین دانشور و ... و همچنین کتاب های شعر و نقد آنها را در قفسه ها می گذاشتم ضمن اینکه سفارش های مخاطب را نیز هر هفته تهیه می کردم.

وی ادامه می دهد: کم کم کتابفروشی صندلی خود را در شهرستان پیدا کرد و تعداد مخاطبان افزایش یافت، این موضوع باعث شد تا فضای مغازه را گسترش دهم اما آنچه که خوشحالی من را رقم می زد، استقبال خوب همشهریانم بود؛ سفارش ها افزایش یافته بود و حال ویترین مغازه به کتاب های مختلف از تاریخ و روانشناسی و ... اختصاص می یافت و در بازه زمان کوتاهی دوباره ویترین مغازه با کتاب های جدید عوض می شد.

مدیر کتابفروشی توحید فریمان با اشاره به اینکه به دلیل فرهنگی بودن و تدریس در مدرسه، همسرم در کنار من برای اداره کردن کتابفروشی حضور داشت، عنوان می نماید: تمام وقت های آزادم در مغازه را کتابی به دست می گرفتم و مطالعه می کردم. این موضوع برای مراجعه نمایندگان بسیار جذاب بود به همین دلیل نیز بعضی از آنها برای خرید کتاب مشاوره می گرفتند و من با پرسیدن چند سوال، سلیقه آنها را متوجه می شدم و هدایت شان می کردم.

نوروزی تصریح می نماید: چند سالی که گذشت، دو کتابفروشی دیگر نیز در شهرستان فعالیت خود را شروع کردند اما از 10 سال پیش به دلیل مسائلی که در خرید کاغذ و افزایش قیمت کتاب رخ داد، مخاطبانی که طی این سال ها خود را موظف به خرید چند کتاب در ماه می دانستند، دیگر توان خرید نداشتند و بنا به علاقه خود ماهی یک کتاب سفارش می دادند و کم کم این میزان هم کمتر شد.

وی اضافه می نماید: همانطور که می دانید تورم و مسائل معیشتی باعث شده تا کتاب به عنوان اولویت در سبد خانواده ها قرار نگیرد و کم شدن مخاطبان، تعداد کتاب های مغازه را کاهش داد؛ به عنوان مثال اگر در گذشته از یک عنوان کتاب 15 جلد می آوردم اکنون به 5 جلد اکتفا می کنم.

مدیر کتابفروشی توحید فریمان با اشاره به اینکه بعضی معتقدند در این آشفته بازار کتاب بهتر است کتابفروشی تعطیل گردد، می گوید: کتابفروشی را تنها یک حرفه و شغل نمی دانم و از ابتدا با نگاه درآمدزایی آن را تاسیس نکردم ضمن اینکه بعد از گذشت 45 سال مخاطبانی دارم که برای سفارش کتاب به من مراجعه می نمایند و شاید می توان گفت در این سال ها در کنار کتاب ها با هم پیر شدیم.

وی معتقد است تا زمانی که کتابفروشی ها کوشش می نمایند تا با وجود تمام مسائل سرپا بمانند، می توان امید داشت که فرهنگ کتاب و کتابخوانی در شهر و جامعه گسترش پیدا کند؛ همانطور که در این سال ها دیده ام از فردی که تازه خواندن و نوشتن را یاد گرفته تا شخصی که پا به سن گذاشته، با دیدن کتاب های پشت ویترین به حضور در کتابفروشی حتی برای نگاه کردن عناوین کتاب تشویق می گردد، برای من باعث خشنودی است.

منبع: ایبنا - خبرگزاری کتاب ایران
انتشار: 28 اردیبهشت 1400 بروزرسانی: 28 اردیبهشت 1400 گردآورنده: virapars.ir شناسه مطلب: 1598

به "همراه مشتری هایم در کنار کتاب ها پیر شدیم" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "همراه مشتری هایم در کنار کتاب ها پیر شدیم"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید