دانشمند یا دیوانه؟!
به گزارش مجله ویراپارس، محققان و دانشمندان زیادی وجود دارند که حاضرند برای اثبات فرضیه هایشان دست به انجام هر کاری بزنند؛ حتی انجام آزمایش های خطرناکی که نتایجش گاهی مرگبار است. نکته جالب اینجاست که آنها در صورت پیدا نکردن افراد داوطلب برای انجام این آزمایش ها، حاضرند آن را روی بدن خودشان آزمایش نمایند. خیلی ها با شنیدن بلاهای عجیبی که این عده بر سر خودشان آورده اند به آنها لقب دانشمندان دیوانه داده اند در حالی که به عقیده بسیاری دیگر، نام
دانشمند یا دیوانه؟!
نویسنده: ندا بهجتیان
دانشمندان زیادی در طول تاریخ در راه انجام آزمایش های علمی جان خود و انسان های دیگر را به خطر انداخته اند
محققان و دانشمندان زیادی وجود دارند که حاضرند برای اثبات فرضیه هایشان دست به انجام هر کاری بزنند؛ حتی انجام آزمایش های خطرناکی که نتایجش گاهی مرگبار است. نکته جالب اینجاست که آنها در صورت پیدا نکردن افراد داوطلب برای انجام این آزمایش ها، حاضرند آن را روی بدن خودشان آزمایش نمایند. خیلی ها با شنیدن بلاهای عجیبی که این عده بر سر خودشان آورده اند به آنها لقب دانشمندان دیوانه داده اند در حالی که به عقیده بسیاری دیگر، نام این دانشمندان و محققان به خاطر پافشاری در اثبات ادعاهایشان البته به هر طریق ممکن، در لیست بی باک ترین و عجیب ترین دانشمندان جهان جای گرفته است.نوشیدن یک میلیون باکتری
دکتر بری مارشال پزشک و محققی استرالیایی بود که در تحقیقاتش به این نتیجه دکتر بری مارشال پزشک و محققی استرالیایی بود که در تحقیقاتش به این نتیجه رسید که زخم معده به خاطر یک نوع باکتری خاص در بدن افراد ایجاد می گردد. برای اثبات این ادعا به یاری یکی از همکارانش، این فرضیه را روی حیوانات مختلف آزمایشگاهی مورد آزمایش قرار داد و آنها را به این باکتری آلوده کرد اما در کمال تعجب، حیوان مورد نظر دچار زخم معده نمی شد. در نتیجه دکتر مارشال فهمید که این باکتری ها فقط روی بدن انسان مؤثر هستند. به همین دلیل نوشیدنی اش را با یک میلیون باکتری آلوده کرد و آن را نوشید. یک هفته بعد از نوشیدن باکتری ها، علائم معده درد در مارشال ظاهر شد و چند روز بعد با انجام آندوسکوپی تعیین شد که بخشی از معده او به شدت آسیب دیده و بافت آن از بین رفته و در اصطلاح دچار زخم معده شده است. دکتر مارشال با انجام این تحقیقات پیروز شد جایزه نوبل پزشکی سال 2005 را دریافت کند؛ البته زخم معده اش در تمام این مدت او را آزار می داد تا جایی که بالاخره تصمیم گرفت آن را به طور جدی درمان کند.مرگ با اشعه ایکس
الیزابت فلشمن آسکیم یکی از محققان معروف آمریکایی بود که سال های زیادی از زندگی اش را به تحقیق درباره آناتومی بدن انسان گذرانده بود. تا اینکه خبر اختراع اشعه ایکس در سال 1895 همه جا منتشر شد. این اختراع که می توانست از میان ماهیچه های مختلف بدن انسان عبور نموده و جهانی داخلی بدن را نمایش دهد. به نظر الیزابت بسیار جالب آمد. در نتیجه تصمیم گرفت هرچه زودتر یک دستگاه اشعه ایکس بخرد و آزمایش های زیادی را با آن انجام بدهد. در حقیقت الیزابت اولین کسی بود که اشعه ایکس را به سان فرانسیسکو آورد. بعد از یک سال او پیروز شد اولین لابراتوار اشعه ایکس را راه اندازی کند، البته او از خطرناک بودن این اشعه خبر نداشت. این محقق معروف، برای اینکه اطلاعات بیشتری درباره آناتومی بدن انسان به دست بیاورد مدام با اشعه ایکس روی بدن خودش آزمایش انجام می داد. تا اینکه بالاخره به خاطر نهاده شدن طولانی مدت در معرض اشعه ایکس، مبتلا به سرطان شد و جانش را از دست داد.سوراخ کردن چشم
در سال های 1670 تا 1672 نیوتن به تحقیق در خصوص چشم و چشم پزشکی علاقه مند شده و آنالیز های زیادی در این زمینه انجام می داد. نیوتن در تحقیقاتش به این نتیجه رسید که بعضی از بیمارانش در بینایی شان مشکل دارند و مدام نقاط رنگی عجیبی را جلوی چشمشان احساس می نمایند. حتی بعضی از آنها مدعی بودند که انگار پرده ای رنگی جلوی چشمشان کشیده شده. او تصمیم گرفت دلیل دیده شدن و به وجود آمدن این رنگ ها را پیدا کند. ادعا می گردد که او آزمایشش را روی چشم خودش امتحان کرد. او سوزنی را پشت پلک خود فرو کرد تا از آنجا به پشت مردمک چشمش راه پیدا کند. نیوتون متوجه شد که با تکان دادن سوزن نقاطی سیاه و سفید جلوی چشمش ظاهر می شوند و وقتی آن را ثابت نگه می دارد این نقاط ناپدید می شوند. او برای بهبودی سوراخی که در چشمش ایجاد نموده بود، ماه ها در یک اتاق کاملاً تاریک ماند تا اینکه بالاخره سلامتی اش را به دست آورد.پاره شدن پرده گوش
جان ساندرسون هالدان یکی از متخصصان مشهور ژنتیک و زیست شناسی بود. ساندرسون در یکی از تحقیقاتش برای اینکه اندازه ایمنی در زیردریایی ها را امتحان کند، وارد یک مخزن بزرگ شد و زیر آبی با فشار بسیار زیاد نهاده شد. فشاری که ساندرسون آن را تحمل کرد آن قدر زیاد بود که باعث شد پرده گوشش پاره گردد. ساندرسون با اینکه به خاطر یکی از تحقیقاتش دچار آسیب دیدگی شده بود، دست از کوشش برنداشت و در تحقیقات بعدی اش به این نتیجه رسید که اگر کسی یک حفره کوچک هم در پرده گوشش داشته باشد می تواند دود سیگار را از آن گوش بیرون بدهد و کسانی که دود سیگار را از گوش خودشان بیرون می دهند، هیچ وقت دچار ناراحتی های تنفسی نمی شوند چون اصلاً دود سیگار را به داخل ریه هایشان نمی فرستند و قبل از فروبردن، آن را از طریق گوششان خارج می نمایند. البته پزشکان امروزی اعتقادی به آن ندارند و می گویند که وجود یک حفره کوچک داخل گوش برای سلامتی مضر است و می تواند رفته رفته بزرگ شده و باعث ناشنوایی گردد.آزمایش بالن مرگبارز فرانسه تا انگلیوقتی جین فرانسیس دی روزئیر -شیمی دان و دانشمند فرانسوی- اولین بالن پرنده را در سال 1783 مشاهده کرد، تصمیم گرفت مدلی بزرگ تر و بلند پروازتر از آن بسازد به طوری که هدایتگر آن بتواند بدون داشتن کمربند در محفظه آن حرکت کند. به این ترتیب بالن مخصوصش را ساخت و به همراه دستیارش آن را به پرواز درآورد. این پرواز پیروزیت آمیز بود و آنها توانستند 25 دقیقه با سرعت 9 کیلومتر در ساعت حرکت نمایند. سفر بعدی پرواز بر فراز کانال انگلیس و از فرانسه تا انگلیس بود. همه چیز به خوبی پیش می رفت تا اینکه باد ناگهان تغییر جهت داد. آنها در ارتفاع 457 متری از سطح زمین قرار داشتند. وزش شدید باد در خلاف جهت حرکت آنها باعث شده بود سرعتشان تا پنج کیلومتر در ساعت کاهش پیدا کند و خطرات زیادی را به وجود بیاورد. بالن آنها در نهایت به خاطر گاز هیدروژنی که داشت، منفجر شد و فرانسیس و دستیارش در راه آزمایش اختراع جدیدشان جانشان را از دست دادند. آنها بعدها به نام اولین کسانی که در حادثه هوایی جان خود را از دست دادند، شناخته شدند.مرگ با جیوه
کارل شیله یک دانشمند و داروساز آلمانی-سوئدی بود که نتایج تحقیقاتش در خصوص شیمی، شیمیدان های امروزی را هم شگفت زده نموده است. اکسیژن، مولیبدینیوم، تنگستن و باریوم از مهم ترین کشف های این دانشمند بزرگ است. البته بیشتر کشف های شیله در زمان خودش ثبت نشد و بعد از طریق دانشمندان دیگر به ثبت رسید. برای مثال شیله اکسیژن را کشف کرد ولی آن را با این نام به ثبت نرساند. همین مسأله هم باعث شد چندین سال بعد آنتوان لاوازیه آن را به نام اکسیژن در کتاب خودش ثبت کند. اما نکته جالب درباره کارل شیله این است که او توانایی عجیب در اثبات وجود عناصری که هیچ کس قادر به کشف آنها نبود داشت و حتی می توانست بگوید آنها چه کارل شیله یک دانشمند و داروساز آلمانی-سوئدی بود که نتایج تحقیقاتش در خصوص شیمی، شیمیدان های امروزی را هم شگفت زده نموده است. اکسیژن، مولیبدینیوم، تنگستن و باریوم از مهم ترین کشف های این دانشمند بزرگ است. البته بیشتر کشف های شیله در زمان خودش ثبت نشد و بعد از طریق دانشمندان دیگر به ثبت رسید. برای مثال شیله اکسیژن را کشف کرد ولی آن را با این نام به ثبت نرساند. همین مسأله هم باعث شد چندین سال بعد آنتوان لاوازیه آن را به نام اکسیژن در کتاب خودش ثبت کند. اما نکته جالب درباره کارل شیله این است که او توانایی عجیب در اثبات وجود عناصری که هیچ کس قادر به کشف آنها نبود داشت و حتی می توانست بگوید آنها چه شکلی هستندیا اینکه چه بو یا طعمی دارند. شیله عادت داشت تا هر چیزی را که کشف می کرد یا برایش تازگی داشت بچشد. به خاطر همین در یکی از تحقیقاتش فلز جیوه را چشید و همین مسأله باعث مرگ او شد.فرستادن یک قطعه فلزی به قلبقسمت دهلیز گیر کرورنز فورسمن هنوز یک کارآموز پزشکی بود که به چگونگی کاکرد قلب و سیاهرگ علاقه مند شده و در پی راهی گشت تا داروهای قلبی را مستقیم به قلب برساند. ورنر تصمیم گرفت تا آزمایش را روی قلب خودش اجرا کند. به خاطر همین یکی از بازوهایش را بی حس و رگ اصلی آن را با یک کاتر باز کرد و یک تکه فلز را درون آن قرار داد. ورنر در تمام مدت رگ خود را از طریق دستگاه رادیوسکوپی دیدن می کرد. تکه فلز کم کم در رگ او حرکت کرد و پس از طی مسافتی 65 سانتی متری به قلبش رسید. ورنر در این زمان از پله های محل کارش بالا و پایین رفت. فریاد زد و دوید، اما هیچ دردی در سینه اش حس نکرد در نتیجه دوباره از بدن خود عکس برداری کرد. در این عکس تعیین شد که تکه فلز به قلب رسیده و در قسمت دهلیز گیر نموده است. او با این کار جان خود را به شدت به خطر انداخت ولی با تحقیقات کاملی که در این زمینه انجام داد، پیروز شد در سال 1956 جایزه نوبل پزشکی را دریافت کند. امروزه این روش آنژیوگرافی نامیده شده و کاربرد زیادی در پزشکی دارد.
منبع: نشریه همشهری سرنخ شماره 108
منبع: راسخون